|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای ظفری
بهزاد مظفری تازه کند، دوره 1، شماره 1 - ( 6-1392 )
چکیده
در این مقاله یک روش برای کاهش اثر نویز در تخمین کانال بر مبنای تبدیل ویولت و تبدیل فوریه ارائه میشود. در این مقاله فرض بر این است که طول زمانی پاسخ ضربهی کانال محدود و معلوم میباشد. روش پیشنهادی از دو مرحله تشکیل شده است. در این روش ابتدا از زیرحاملهای معینی بهعنوان پایلوت در هر سمبل OFDM بهصورت شانهای بهمنظور تخمین کانال استفاده میشود و در گیرنده بر اساس این پایلوتها و تبدیل DFT تخمین اولیهای از کانال انجام میشود سپس در فاز دوم از تخمین بهدست آمده در فاز قبلی عکس فوریهی N نقطهای گرفته و پاسخ ضربهی کانال در حوزهی زمان محاسبه میشود با توجه به این که N عدد بزرگی نسبت به طول کانال میباشد لذا پاسخ زمانی بهدست آمده شامل دو بخش است بخش اول پاسخ نویزی کانال بوده و بخش دوم فقط از نویز تشکیل شده است. برای حذف یا کاهش اثر نویز موجود، از یک حد آستانه استفاده میشود. این حد آستانه توسط دادههای موجود در بخش دوم و بر اساس میانهی آماری محاسبه میگردند. بخش دوم پاسخ کانال توسط تبدیل ویولت به دو مولفهی پایینگذر(ضرائب تقریب) و بالاگذر(ضرائب جزئی) تجزیه میشود و از ضرائب جزئی برای محاسبه حد آستانه استفاده میشود. بر مبنای حد آستانهی بهدست آمده عمل نویززدایی در بخش اول تخمین کانال انجام میگیرد. روش ارائه شده بهازای انواع مدولاسیونهای به کار برده شده بررسی میشود و همچنین با تغییر فاصلهی پایلوتها ملاحظه میگردد که نتایج خوبی بهدست میآید این نتایج با روش LS3 و روش پیشنهادی آقای Lee مقایسه میشوند.
بهزاد مظفری تازه کند، دوره 2، شماره 1 - ( دوره 2 شماره 1 1393 )
چکیده
آنالیز مولفههای مستقل و استفاده از آن در حل مسئله جداسازی کور سیگنالهای منبع یکی از مهمترین مسائلی است که در دههی اخیر توجه زیادی از محققین شاخههای مختلف علوم مهندسی را به خود جلب کرده است. در این آنالیز خواص آماری مراتب بالا برای جداسازی کور سیگنالها بهکار گرفته میشود. در این مقاله جداسازی سیگنالهای منبع که در یک محیط نویزی با هم ترکیب شدهاند مورد توجه قرار گرفته است و از تابع خودهمبستگی غیرخطی سیگنالهای منبع در حوزه ویولت بهعنوان تابع هدف استفاده شده و با استفاده از الگوریتم LMS1 نقطهی ماکزیمم این تابع محاسبه میشود. ابتدا ضرائب ویولت گسستهی مربوط به سیگنالهای مرکب نویزدار محاسبه شده و سپس بر مبنای ضرائب تقریب بهدست آمده از تجزیهی ویولت و الگوریتم LMS، نقطهی ماکزیمم تابع هدف مورد نظر محاسبه شده و در نتیجه ضرائب فیلتر تخمین بهدست میآیند. سپس با استفاده از این فیلتر سیگنالهای منبع از هم جدا میشوند. از دو پارامتر 1) شاخص بازده و 2) نسبت سیگنال به تداخل و اثر گذاری نویز، برای نشان دادن کارایی الگوریتم ارائه شده، استفاده میشود. نتایج شبیهسازی در سه قسمت براساس سیگنالهای تصادفی گوسی، سیگنالهای صحبت و سیگنالهای الکتروکاردیوگرام نشان داده شدهاند. در این مقاله اثر سطح تجزیه در حوزهی ویولت نیز مورد توجه قرار گرفته است. در انتها نتایج بهدست آمده با الگوریتم جدید (NoisyNA)Shi مقایسه میشود. ملاحظه میشود که بهدلیل استفاده از تبدیل ویولت و افزایش میزان همبستگی غیرخطی در این حوزه، نتایج بهتری بهدست میآید.
بهزاد مظفری تازه کند، دوره 4، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
در این مقاله تأثیر توأم عدم توازن IQ فرستنده و گیرنده تحت CP کوتاه و بلند مطالعه شده است. استفاده از CP با طول کوتاه اگر چه باعث افزایش نرخ ارسال اطلاعات یا سمبلها خواهد شد ولی از طرفی تداخل بین سمبلهای OFDM را افزایش میدهد. از طرفی وجود عدم توازن IQ در فرستنده و گیرنده خود باعث ایجاد اعوجاج در سیگنال دریافتی شده که این نیز به نوبهی خود نرخ خطای بیتی را به مراتب افزایش خواهد داد. برای جبران خرابی ناشی از کانال و عوامل ذکر شده استفاده از فیلترهای تطبیقی مبتنی بر ساختار PTEQ امری ضروری است. ولی با توجه به توپولوژی این ساختار، میزان محاسبات پردازشهای مربوطه حتی با بکارگیری سادهترین الگوریتم تطبیقی نیز زیاد میباشد. در این مقاله بهمنظور کاهش محاسبات ابتدا الگوریتم تطبیقی مبتنی بر بهروزرسانی انتخابگر ضرایب (SCU) در این سیستم ارائه میشود. علارغم تاثیر اندکی که این الگوریتم در سرعت همگرایی دارد در فاز دوم روش پیشنهادی برای افزایش سرعت همگرایی، از تبدیل ویولت بستهای در این ساختار استفاده میشود. سپس از روش بهروزرسانی انتخابگر ضرایب بر مبنای میزان آنتروپی موجود در بستههای ویولت، استفاده خواهد شد.در این روش نه تنها میزان محاسبات تا حد زیادی کاهش مییابد بلکه عملکرد سیستم جبرانساز ارائه شده از لحاظ نرخ خطای بیت تا حدی بهبود مییابد. در فاز سوم الگوریتم پیشنهادی، استفاده از روش انتخابگر داده (DSU) برای افزایش هر چه بیشتر سرعت همگرایی و کاهش میزان متوسط محاسبات در کنار روش SCU پیشنهاد میشود. استفادهی همزمان از دو روش مذکور در حوزهی ویولت بستهای برای جبرانسازی اثرات کانال و عدم توازن IQ، مناسب خواهد بود و نتایج شبیهسازی نشان دهندهی عملکرد بهتر روش پیشنهادی میباشد.
دکتر بهزاد مظفری تازه کند، فرید تابع میاندواب، دوره 6، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده
این مقاله، مشکل مربوط به روش جفت شدن کاربران با شرایط کانال مشابه، در NOMA با سه کاربر در هر جفت را ارزیابی میکند. اختلاف کوچک در بهره کانال کاربران جفت شده، باعث ایجاد تداخل در فرآیند حذف تداخل متوالی (SIC) میشود. بروز SIC ناقص باعث کاهش ظرفیت سیستم میشود. همچنین کاربران میانی در این روش با تشکیل جفت ندادن، از مزیتهای فراهم شده توسط NOMA بیبهره میمانند، از طرفی با تشکیل جفت، به دلیل نزدیکی شرایط کانال کاربران بههم، منجر به بروزSIC ناقص میشوند. در این مقاله، برای حل این مشکل، روشی برای جفت کردن کاربران پیشنهاد میشود که در آن، همهی کاربران ازجمله کاربران میانی، قادر خواهند بود از مزیتهای NOMA استفاده نمایند و مشکل بروز SIC ناقص، حداقل شود. برای ارزیابی عملکرد NOMA، ظرفیت کلی ارگودیک را در دو حالت SIC کامل و ناقص، بررسی میکنیم. در این مقاله، مفهوم SIC ناقص برای اولین بار بهازای جفتهایی که شامل سه کاربر هستند بهصورت تحلیلی ارزیابی میگردد. محاسبات انجام شده به همراه شبیهسازیهای صورت گرفته، نشان میدهند که در این حالت، ظرفیت سیستم دچار افت شدید میشود. نتایج شبیهسازی نشان میدهند که روش پیشنهادی، علاوه بر حداقل کردن پدیده SIC ناقص، ظرفیت کلی ارگودیک بالاتری، نسبت به دیگر روشها فراهم میکند.
مهندس بابک دهقانفر، دکتر محسن کیا، مهندس لیلا ظفری، دکتر حمیدرضا آراسته، مهندس فرخنده جباری، دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
دنیای مدرن امروزی به منظور تامین تقاضای رو به رشد انرژی الکتریکی نیازمند کاربرد سیستمهای قدرت دارای قابلیت اطمینان بالاست. به عنوان مثال، پیک مصرف برق در فصل تابستان کاربرد منابع انرژی تجدیدپذیر جهت تامین بار، سیستمهای ذخیرهساز انرژی جهت مدیریت سمت تولید، برنامههای پاسخگویی بار به منظور مدیریت سمت تقاضا و سایر راهکارهای مقابله با بحران انرژی را ضروری ساخته است. اتصال منابع انرژی تجدیدپذیر مبتنی بر فناوریهای الکترونیک قدرت به شبکه سبب بروز مسائلی چون آلودگی کیفیت توان و خطای عملکرد دستگاههای حفاظتی میشود که باید در برنامهریزی و بهرهبرداری از سیستم در نظر گرفته شود. با در نظر گرفتن چالشهای یاد شده و نیاز به یک روش بهینه برای بهبود کارآیی سیستمهای توزیع، صنعت برق را به سوی استفاده از فناوریهای جدید سوق داده است. منابع تولید پراکنده یکی از عناصر مهم و جدانشدنی سیستمهای توزیع مدرن هستند که از این میان استفاده از منابع بادی و فتوولتائیک روز به روز با افزایش تقاضای انرژی الکتریکی در پی عواملی چون افزایش جمعیت، مصارف غیرمجاز نظیر دستگاههای غیرمجاز استخراج رمزارز، افزایش تاسیسات تهویه مطبوع برقی، گسترش مییابد. با این حال، محدودیتهای موجود در مقدار نفوذ منابع تولید پراکنده یکی از اصلیترین چالشها در توسعه استفاده از این منابع است. به طور کلی، این مقاله به دنبال روشی جهت بهبود ظرفیت میزبانی شبکه توزیع از منابع تولید پراکنده با استفاده از بازآرایی و جبرانسازی توان راکتیو است. به طور خلاصه، مدلسازی بازآرایی شبکه توزیع و منابع جبرانساز توان راکتیو، افزایش ظرفیت میزبانی شبکه توزیع و مدلسازی عدم قطعیتهای موجود در مسئله اصلیترین اهدافی است که در این مقاله انجام شده است. لازم به ذکر است، تابع هدف مساله پیشنهادی افزایش ظرفیت میزبانی شبکه توزیع با کمینهسازی هزینههای انرژی دریافتی از شبکه بالادست، انرژی منابع تولید پراکنده، تولید توان منابع جبرانسازی توان راکتیو و نیز هزینه قابلیت اطمینان شبکه توزیع است. علاوه بر این، قیود فنی شبکه نیز به عنوان محدودیتهای موجود در نظر گرفته میشود. همچنین، به منظور دستیابی به نقطه بهینه مطلق با زمان اجرای بسیار پایین و درصد خطای بسیار پایین، مدل خطی آمیخته با عدد صحیح مسأله نیز توسعه داده میشود. نتایج حاصل از شبیهسازی نشاندهنده مزایای استفاده از روش پیشنهادی در افزایش ظرفیت میزبانی و درنتیجه توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر است.
|
|
|
|
نشریه سامانههای غیرخطی در مهندسی برق در خصوص اصول اخلاقی انتشار مقاله، از توصیههای «کمیته بینالمللی اخلاق نشر» موسوم به COPE و «منشور و موازین اخلاق پژوهش» مصوب معاونت پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبعیت میکند. |
|
|
|